سخنان دکتر مصدق
تصویر دکتر مصدق در جوانی و پیری
1- من ایرانی و مسلمانم و بر علیه هرچه ایرانیت و اسلامیت را تهدید کند تا زنده هستم مبارزه می کنم.
2- تنها گناه من و گناه بسیار بزرگ من این استکه صنعت نفت ایران را ملی کردم و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیم ترین امپراطوری جهان را از این مملکت برچیدم.
3- حیات من و مال و موجودیت من و امثال من در برابر حیات و استقلال و عظمت و سر فرازی میلیون ها ایرانی و نسل های متوالی این ملت کوچکترین ارزشی ندارد و از آنچه برایم پیش آمد هیچ تاسف ندارم و یقین دارم وظیفه تاریخی خود را تا سر حد امکان انجام داده ام .عمر من و شما و هر کس چند صباحی دیر نخواهد پائید.
4-هیچ ملتی در سایه استبداد به جائی نرسید.
5-دیکتاتور شبیه پدری است که اولاد خود را از محیط عمل و کار دور کند و پس ازمرگ خود اولادی بی تجریه و بی عمل بگذارد. پس مدتی لازم است که اولاد او مستعد و مجرب کار شوند یا باید گفت که در جامعه افراد در حکم هیچاند و باید آنها را یک نفر اداره کند، این همان سلطنت استبدادی است .
6- مجلس برای چه خواستند و قانون اساسی برای چه نوشتند؟
باید گفت که حکومت ملی است و تمام مردم باید غمخوار جامعه و در مقدرات آن شرکت نمایند در این صورت منجی و پیشوا مورد ندارد.
7-ما نمایندگان قبل از هر چیز باید به ایران نظر کنیم و منافع عموم را بر منافع شخصی خود ترجیح دهیم.
8- من خودم را برای مملکت می خواهم نه شاه و شاه را هم البته برای مملکت می خواهم.
9-شاه به موجب قانون اساسی مسئولیتی ندارد و به هیچ وجه من الوجوه در امور مملکتی حق دخالت ندارند.
10-ما باید همان سیاستی را پیروی کنیم که نیاکان ما میکردند. اگر معلومات آنها به قدر ما نبود ایمانشان بیشتر از ما بود و به همین جهت توانستند که متجاوز از یک قرن مملکت را بین دو سیاست حفظ کنند و برای ما ذخایری بگذارند که امروز مورد توجه و نظر واقع شود.
11-من با دادن هر امتیاز از نظر اقتصادی و سیاسی مخالفم چون تفکیک مسائل سیاسی از
اقتصادی مشکل است.
12-ملت ایران آرزومند «توازن سیاسی» است یعنی آن توازنی که در نفع ملت ایران باشد و آن
«توازن منفی» است.
13-ملت ایران هیچ وقت با «توازن مثبت» موافقت نمیکند و از اولین روزی که من و ارد مجلس
شدم با قرارداد مالی و هر عملیاتی که دولت های بعد از شهریور از نظر «توازن مثبت» نموده
بودند، مخالفت کردم و اعمال خائنانۀ آنها را به جامعه آشکار نمودم.
14- از نظر «توازن مثبت» هرچه دول مجاور میخواهند بدهند پر واضح است که دول مجاور
بسیار خوشوقت میشوند و دولت های خائن هم خوشوقتی آنها را برای خود سرمایه بزرگی
قرار میدهند و آن را به رخ ملت میکشند ولی ملت میداند که با این رویه طولی نخواهد
کشید که هرچه دارد از دست بدهد.
15-هیچ کس نمیتواند قضاوت ملت ایران را انکار کند ملت ایران به دولتهائیکه به کشور خیانت
نمودهاند به چشم بد مینگرد و هر وقت بتواند خائنین را به چوبه دار میزند.
16- به عقیدۀ من توازن سیاسی وقتی در مملکت برقرار میشود که «انتخابات آزاد» باشد.
16- «توازن منفی» آن نیست که هر دولتی هواخواهان خود را به مجلس بیاورد.
17-«توازن منفی» آنست که در انتخابات دخالت نکنند،
در قانون انتخابات تجدید نظر شود و نمایندگان حقیقی ملت که به مجلس رفتند «توازن
سیاسی» برقرار شود و هر وقت که موازنۀ سیاسی برقرار شد رفع نگرانی نه از یکی بلکه از
دول مجاور عموماً میشود.
18-ای کاش که دول مجاور از نظریات شخصی صرف نظر کنند و به خاطر عالم انسانیت با ما
رفتاری جوانمردانه نمایند تا انتظار ایشان از رفاهیت و آسایش ما بهتر تامین شود.
